پدرم سواد خوندن و نوشتن نداشت ... اما يه عمر به ريش خيلى ها خنديد و راحت مرد.......




یادم مياد پدرم مى گفت: ميدونى چرا ميگن سگ نجس و حرام است و چرا ميگفتن اگر در خانه اى سگ باشد تا هفت تا خانه از چپ و راست و پس و پيش نمازشان قبول نيست؟!
گفتم: نه
گفت: براى اينکه يک عده دزد و يک عده بدناموس اگر خواستن يواشکى در تاريکى شب غلطى بکنند با خيال راحت از در و ديوار مردم بالا برن، چرا نگفتن گربه نجس است، چون گربه واق واق نمى کنه، ميو ميو ميکنه اونم براى جفتش نه براى صاحب خانه!
پدرم مى گفت: ميدونى چرا ميگن اگه توى خونه اى سه تار باشه تا چهل تا خونه نمازشون قبول نميشه؟!
گفتم: نه
گفت: براى اينکه کسى که سه تار نواز باشه مردم دورش جمع ميشن و به سخن و اشعار بزرگان و... گوش ميدن و روشن و آگاه ميشن اينطورى بساط عده اى جمع ميشه و مردم ميرن طرف شادى و شعور نه طرف گريه و خرافات!!
پدرم مى گفت: ميدونى چرا ميگن توى خرابه ها جن هست و کسى جرأت نميکنه پا بذاره اونجا؟!
گفتم: نه
گفت:
براى اينکه عده اى زرنگ، گند و کثافتکارى هاشون رو اونجا انجام ميدن و اگه مردم بفهمن ديگه جاى دنجى براى پنهون کارى هاشون ندارن!
پدرم مى گفت: شنيدى چرا ميگن توى بيابون ها بخصوص توى قنات ها صداى عروسى جن ها مياد و مردم جرأت نمى کنن شب برن بيابون و به باغاشون سر بزنن؟ گفتم: حدس مى زنم
گفت: ها صد آفرین
واسه اينه که عده اى دزد هرچه قدر آب خواستن بفرستن توى زميناشون و از باغ مردم هم هرچى دلشون خواست کش برن
پدرم گفت: ميدونى چرا تلگراف و تلفن و اينترنت و دوچرخه و راديو و تلويزيون و ماهواره و... حرام کردند؟!
گفتم: نه
گفت: براى اينه که مردم زودتر خبرها رو بهم منتقل مى کنن و چاخان پاخان عده اى خيلى زود رو ميشه

برای ارتباط با ما در فيسبوک به ما بپيونديد: