هر برگی از تاریخ جمهوری ننگین اسلامی را ورق می زنیم به مفهوم واقعی حکومت الله که خمینی به ملت ایران مژده داد بیشتر پی می بریم




هر برگی از تاریخ جمهوری ننگین اسلامی را ورق می زنیم به مفهوم واقعی حکومت الله که خمینی به ملت ایران مژده داد بیشتر پی می بریم و از این مرداب نفرت انگیز شناخت بیشتری پیدا می کنیم. استبداد حکمرانان در سیر تکاملی جامعه بشری همواره جنایاتی را در راستای بقای خود بر پیکره تاریخ ثبت نموده که همانند جراحت در وجدان بشریت باقی خواهند ماند. در این بین رژیم آخوندی از همان آغاز پیدایش برای مشروعیت بخشی به جنایات خویش، از توهم سازی و تقدسگرایی مذهبی به عنوان نیروی محرک اعمال وحشیانه و ضدبشری خود علیه ملت ایران بهره برده است. یکی از جنایات تکان دهنده این رژیم تجاوز به هزاران نفر از زنان زندانی سیاسی قبل از اعدام در دهه شصت است. پیشگیری از رفتن دختران اعدامی باکره به بهشت که مجوز شرعی آن در فقه اسلامی نیز موجود است جایزه ای بود که خمینی در نهایت وقاحت به پاسداران و بازجویان اوین اعطا کرد تا به حیوانی ترین شکل ممکن شخصیت انسانی زنان زندانی سیاسی را خرد کند. خمینی در پاسخ به استفتاء اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب که درباره نحوه اجرای حکم اعدام دختران باکره از او سؤال شرعی کرده بود از بین بردن بکارت دختران باکره زندانی سیاسی و صیغه کردن آنها قبل از اعدام را از آن جهت که ممکن است حضرت فاطمه زهرا شفاعت آنها را بکند و این دختران باکره به بهشت بروند عملی مستحب و شرعی دانست. لاجوردی جنایتکار و شکنجه گرانش با این دختران پاکباخته و مظلوم همانند کنیزانی که در جنگ به دست آورده اند رفتار می کردند و هر نوع خشونتی را علیه آنان حلال می دانستند. شکنجه، چوبه های دار و تجاوز آنقدر عظیم بود که حتی صدای برخی از خودی هایشان مثل منتظری بلند شد. خرد کردن زنان زندانی سیاسی و عقیدتی قبل از اعدام، انتقامی در برابر مقاومت بی حد و اندازه آنان بود این تجاوزها به نام شریعتی رخ داد که در طول تاریخ سیاه ترین سرکوب ها و جنایات را آفریده است.
"سوگند به هستی و انسان که این زنان مظلوم و یادهایشان، به شما و جنایاتتان زل خواهند زد و هرگز فراموش نمی کنند"